بين آدم ها
چقدر فاصله اينيجاست بين آدم ها
چقدر عاطفه تنهاست بين آدم ها
كسي به حال شقايق دلش نمي سوزد
و او هنوز شكوفاست بين آدم ها
كسي به خاط رپروانه ها نمي ميرد
تب غرور چه بالاست بين آدم ها
و ازصداي شكستن كسي نمي شكند
چقدر سردي وغوغاست بين آدم ها
ميان كوچه دل ها فقط زمستانست
هجوم ممتد سرد ماست بين آدم ها
زمهرباني دل ها دگر سراغي نيست
چقدر قحطي روياست بين آدم ها
كسي به نيت دل ها دعا نمي خواند
غروب زمزمه پيداست بين آدم ها
و حال آينه را هيچ كس نمي پرسد
هميشه غرق مدا راست بين آدم ها
غريب گشتن احساس درد سنگيني ست
و زندگي چه غم افزارست بين آدم ها
مگر كه كلبه دل ها چقدر جا دارد؟
چقدر راز و معماست بين آدم ها
سلام آبي دريا بدون پاسخ ماند
سكوت ، گرم تماشاست بين آدم ها
چه ماجراي عجيبي ست اين تپیدن دل
و اهل عشق چه رسواست بين آدم ها
چه مي شود همه از جنس آسمان باشيم؟
طلوع عشق چه زيباست بين آدم ها
ميان اين اين همه گل هاي ساكن اينجا
چقدر پونه شكيباست بين آدم ها
تمام پنجره ها بي قرار بارانند
چقدر خشكي و صحراست بين آدم ها
و كاش صبح ببينم كه باز مثل قديم
نياز و مهر و تمناست بين آدم ها
بهار كردن دل ها چه كار دشواريست
و عمر شوق،چه كوتاست بين آدم ها
ميان تك تك لبخندها غمي سرخ ست
و غم به وسعت يلداست بين آدم ها
به خاطر تو سرودم چرا كه تنها تو
دلت به وسعت درياست بين آدم ها
"مريم حيدرزاده"